نام: علی
نام خانوادگی: نظرزاده منامن
نام پدر: حیاتعلی
تاریخ تولد: 1344/01/14
تاریخ شهادت: 1365/12/12
محل شهادت: شلمچه (کربلای 5)
زندگینامه:
شهید علی نظرزاده در چهاردهم فروردین ماه سال 1344 در خانواده مذهبی در روستای منامن شهرستان خلخال بدنیا آمد تحصیلات ابتدائی خود را در همانجا به پایان رسانید و سپس برای ادامۀ تحصیلات عازم هشتجین مرکز بخش خورش رستم شد بعد از اتمام تحصیلات دورۀ راهنمایی به واسطۀ احساس تکلیف و علاقه زیاد به فعالیت علمی و حضور در صحنه های انقلاب همزمان با تحصیل مشغول فعالیت در واحد بسیج سپاه پاسداران انقلاب اسلامی گردید در همان ابتدای فعالیت کاردانی و شایستگی های خود را در اجرای ماموریت های محمله از خود نشان داد و بواسطۀ ابزار صداقت و شجاعت در عملیات های مختلف مسئولیت های خطیری را در جبهه و پشت جبهه عهده دار بود او از همزمان شهید مهدی باکری بود و طبق گفته همرزمانش شهید باکری بر پیشانی او بوسه می زد ، در مصاحبه با دوستان همرزم او همه برادران از کرامات اخلاقی او سخن می گفتند و حسن اخلاق او زبانزد تمام دوستانش بود او عمل را بر سعار ترجیح می داد و به یاری مستمندان می شتافت و در صورت فراغت ابتدا به دیدار خانواده شهدا می رفت و دلجوئی از آنان را به همگان توصیه می نمود و او را کانون بهتر الفت و همه جا بویژه در زادگاهش می دانستند .
بدرستی که شهید نظر زاده یک انسان کامل بود که قبل از همه محبتها محبت الهی را در قلبش جا داده بود . در تمام عملیاتها سعی می کرد شرکت نماید و در اکثر آنها هم مسئولیت هایی مهمی را برعهده داشت .
دوستانش می گویند علی قیافه اش از چنان شجاعت و هیبتی برخوردار بود که وقتی برای سرکش به سنگرهای رفت رزمندگان از سنگرها بیرون می آمدند و با دیدن این شهید بزرگوار رزمندگان پرتوان می شوند و آثار ترس و نگرانی در آنها از بین می رفت .
شهید علی نظرزاده در عملیات کربلای 5 مسئول محور عملیاتی بهداری لشکر عاشورا را در جبهۀ شلمچه برعهده داشت . قبل از شروع عملیات دوستانش در چهرۀ او نورانیتی خاص مشاهده می نمودند و موقع رفتن بخط مقدم دوستانش مرتب نگران او بودند و سرانجام در همین عملیات کربلای 5 آتش آرپی چی دشمن به سینه مبارکش اصابت کرد و این شهید بزرگوار از اینکه خبر تولد دخترش فاطمه را بشنود دعوت حق را لبیک گفت و به دیار باقی شتافت .
وصیتنامه شهید:
خدايا تو خود گواهي كه من براي ياري دين تو جانم را بر كف نهاده ام. تو شاهد باش هنگامي كه از خانه بيرون آمدم و لباس زيباي جهاد بر تن كردم تنها و تنها هدفم ياري دين تو و لبيك گويي به حسين زمان امام خميني بوده است. خداوندا توفيق شهادت در راه خودت را نصيبم كن. كه تشنه شهادتم.
معبودا چه زيباست جلوه گاه جمالت و چه سعادت عظمائي است در جمع مجاهدان راهت و در مصاف دشمنان دينت با تو به راز و نياز ايستادن .خداوندا چيزي جز رضاي تو نمي خواهم . خداوندا عشق به شهادت را در قلوب با ايمان رزمندگان اسلام جاري كن و ملت اسلامي را در استمرار حركت ها و قيام الهي شان ياري فرما.
|